۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰

سرباز میهن

دوستم یه پسر داره به شدت دخترباز... حالا همین پسره رفته سربازی و الان افتاده تو یه کیوسک نگهبانی مرکز شهر .

مامانه رفته بهش میگه :حالا تو اینجا دقیقا چی کار می کنی؟

میگه: حفاظت از نوامیس مردم

مامانه خیلی جدی می گه :این جمله یعنی گوشتو دادن دست گربه دیگه؟

۵ نظر:

Alborz گفت...

سربازی که رفته بودم دقيقاً همينو ميگفتم.
ميگفتم رفتم واسه حفاظت از جان و مال و ناموس مردم.
همه تاسّف ميخوردن به حال ناموسشون. :)))

حامد گفت...

والا منو که بردن سربازی کله خوشگلمو با 2 زدن و یک لباس سبز رنگ و رو رفته تنم کردن.هرچی گفتم قربان مثلا درجه داریمها اما گفتن اون برای قدیما بود.دیگه هیشگی به این سرباز کچل لباس رنگ و رو رفته و افتاب خورده و لباس شوره بسته نگاه که نمیکرد هیچی از 2 کیلومتری من هم رد نمیشدن.. این سرباز میهن شما هم چند وقت دیگه پست بده و از اون غذاهای پسر ارام کن (حالا نمیدونم هنوز کافور میریزن توی غذای سربازها)بهش بدن دیگه خنثی میشه

ناشناس گفت...

ولا لباس های جورج کلونی رو هم تنت می کردن به حالت توفیر نداشت.

ناشناس گفت...

ولا لباس های جورج کلونی رو هم تنت می کردن به حالت توفیر نداشت.

حامد گفت...

ناشناس یعنی الان به من گفتی دیگه.. :(

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...