۲۲ مهر ۱۳۹۰

تهران قدیم


دیدم موهای راننده سفید است بهش گفتم مولن روژ

نگه داشت وسوار شدم. بقیه مسافرها با یکدیگر زمزمه می کردند که مولن روژ کجاست؟

پیرمرد شنید و داستانهای طولانی و جذابی تعریف کرد از خیابان قدیم شمرون و سینماهایش پاسیفیک و مولن روژ و خواننده ها و هنرپیشه ها و دیسکوها و کافه ها و گفت و گفت و گفت

وقتی مولن روژ پیاده شدم هرکاری کردم کرایه ام را قبول نکرد

۱ نظر:

Narcis گفت...

تو یکی از باهوش ترین آدم هایی هستی که سراغ دارم. جدی می گم به خدا :)))

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...