۱۹ آذر ۱۳۹۰

مدتی است که روزهای خوب خدا دوباره آغاز شده اند

و به طرزی خرافی و احمقانه می دانم که پس از بوسه خداحافظی عزیزی مسافر ؛ طلسم جادوی سیاه غولهای این فصلِ دردناک شکست

۳ نظر:

الا گفت...

من خرافی نیستم اما گاهی اونقدر پشت هم بد میارم که فکر میکنم باید یه نیرو مثبت پا در میونی کنه. یه دوست دارم سالی یکبار میاد خونه ام . اون صاحب چنین نیرویی است!
قدمش خوبه مادر!
{چه خوب که خرافی نیستم!}

لره گفت...

قشنگ مینویسی

لره گفت...

باورت میشه همه نوشته هاتو خوندم؟

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...