و به طرزی خرافی و احمقانه می دانم که پس از بوسه خداحافظی عزیزی مسافر ؛ طلسم جادوی سیاه غولهای این فصلِ دردناک شکست
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۳ نظر:
من خرافی نیستم اما گاهی اونقدر پشت هم بد میارم که فکر میکنم باید یه نیرو مثبت پا در میونی کنه. یه دوست دارم سالی یکبار میاد خونه ام . اون صاحب چنین نیرویی است!
قدمش خوبه مادر!
{چه خوب که خرافی نیستم!}
قشنگ مینویسی
باورت میشه همه نوشته هاتو خوندم؟
ارسال یک نظر