۶ بهمن ۱۳۹۰

گزارش یک دزد زده

خدمتتون عارضم که
صبح رفتم سیم کارتم را سوزاندم و سیم کارت جدید گرفتم و یه گوشی قرض کردم و انداختم توش. دردناک تر از همه اینه که شماره ها همه از دست رفتند و کدوم شیرازی حاضره بگرده پیدا کنه.تنها کار مثبتی که می کنم اینه که هرکی اس ام اس می زنه ، می زنم :شما؟

امید دیگرم این است که بعضی از دوستان به ذهنشون برسه و به عنوان هدیه یه گوشی نو به من بدن. من دیگه طاقت خواستگاری رفتن ندارم. برید واسم زن بگیرید ندید قبول می کنم

رفتم بانک و خدا را شکر ای کیو دزده از ای کیو من پایینتر بود. اخه رمز من سال تولدمه و سال تولدم هم که در کارتهای شناسایی بود. اما برداشتی نشده بود

هفته دیگه عابربانک جدید اماده می شه

دادسرا هم رفتم و پنج شنبه تعطیل بود و گمان نمی کنم دوباره حس رفتنش را داشته باشم

بامزه اینکه

دیشب وقتی به اپارتمان صاحبخانه ام رفتم و گفتم پشت در ماندم ، زرت سه تا کلید از آپارتمان من به من داد

فکر کن. یکساله من به ذهنم نرسیده بود کلید را عوض کنم و جالب اینکه قسم می خورد که در خانه مرا باز نکرده

البته که او راست می گفت اما منهم مغزی در را عوض کردم .

برای دلداری به خودم از اون مغازه خوشمزه فروشی دلمه برگ گرفتم و کوکونات و ماست هلویی

یادتونه می گفتم خیابون بهار همه چی داره حتی مغازه تعمیر موبایل . خب شده مشاور املاک و من اون گوشی قدیمی ام بود که "اب خورده " شده بود را باید ببرم جمهوری تعمیر

کار خیلی سختی است

امید دیگرم این است که اقا دزده کارت ها را در صندوق پست بیندازد

اخر اینکه

کتفم درد نمی کنه اما مچم هنوز درد می کنه

برای همین اینقدر کم نوشتم :)))))

۲ نظر:

دارا گفت...

از اداره مخابرات پرینت مکالماتتون رو بگیرید. اینجوری شماره ها برمیگردند. بعدش هی زنگ بزنین به شماره ها بگید> ببخشین شما؟ اینجوری لیستتون کامل میشه.

گوشی با سیستم آندروید هم نگیرین. چون شما بازیگوشین. اونوقت هی میخواین انگری بردز بازی کنین میافتین توی چاله.

دادسرا چرا؟ یعنی فکر میکنین آقادزده توی دادسرا کار میکنه؟

تعمیر گوشی فسفاته شده فایده نداره. یه دونه نو چینی بخرید تا وقتی دوباره دزد زد زیاد ضرر نکرده باشین.

توصیه دیگه ای ندارم جز اینکه وقتی با تاکسی ازتون دزدی می کنند بلند جیغ بکشین > دربست. فوری می ایسته.

الا گفت...

گیسو جون با دارا موافقم دادسرا میری چه کار؟ 2 سال پیش یک دزد به عنوان مامور برق رو در رو با مادر داخل منزل مبلغ قابل توجهی!به جیب زد( مامان رو از بانک تعقیب کرده بود میدونست پول توخونست).به پلیس شکایت شد نه دادسرا.هر چند نتیجه نداشت.تابستون که تهران بودم یک جناب سروان از یک کلانتری زنگ زد که یکنفر رودستگیر کردیم اگر دوست دارید بیایید برای شناسایی. مادرم گفت خدا پدرت رو بیامرزه من یادم نمیاد دیشب شام چی خوردم این قضیه که مال 2 سال پیشه.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...