در جایی از کتاب او سرانجام جوانی را می یابد که موسیقی او را می فهمد و او را دوست دارد
در بازگشت به خانه این موجود درشت آلمانی سراپا شور و شادمان مدام زیر لب با نتی از موسیقی برای خود می خواند
من یک دوست دارم
من یک دوست دارم
من یک دوست دارم
در جایی از کتاب او سرانجام جوانی را می یابد که موسیقی او را می فهمد و او را دوست دارد
در بازگشت به خانه این موجود درشت آلمانی سراپا شور و شادمان مدام زیر لب با نتی از موسیقی برای خود می خواند
من یک دوست دارم
من یک دوست دارم
من یک دوست دارم
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۹ نظر:
داشتن یک دوست واقعی حقیقا یکی از باارزش ترین ه چیزهای این دنیاست.
:)
واقعا
ژان کریستف و جان شیفته از اون کتابهایی بودن که خیلی دوستشون داشتم ،جمله هاشون رو نوشته بودم و باهاشون مدتها زندگی کردم. دوست...دوستهای من همه دورن. افسوس.
مدینه گفتی وکردی کبابم!
گیسوجون نمیدونم چرا یکی از عوارض جانبی مهاجرت نداشتن دوست واقعیه.الکی رو نمیگم.واقعی. شاید زمان کافی نیست برای سرمایه گذاری یک دوستی ،شاید تنوع انتخاب محدوده ،شاید اعتماد متقابل آنطور که در ایران ساده شکل میگیره اینجا امکان پذیر نیست شایدزستهای" آه من چقدر خوشبختم ومثل توبیچاره نیستم" دلیلش باشه. والا من هم نفهمیدم چرا. البته من زحمتش روهم نکشیدم.انگاری همون دوستهای قدیمی که توی جاهای مختلف دنیا پراکنده هستن وتلفنی بطور مرتب صحبت داریم کافی بوده. اما خب کلا گفتم.و اینکه حالا دروغ چرا یک دوست واقعی روهمه احتیاج دارن.
تولدت مبارکککککککککککککککککک
اولیویه . برادر آنتوانت . من هم از دو رمان رولان و همچنین سفر درونی که به نوعی اتوبیوگرافی هست بسی لذت بردم . جالب اینه که در هر دهه ای که به سراغ اثر میری یک چیزهای جدید کشف میکنی . تولدت مبارک
Dear Gistela
Happy Birthday !! and Congratulations for PhD
به نوعی من به یادماندنی ترین لحظاتم را با ژان کریستف داشته ام
خوش بحالش... :(
ارسال یک نظر