یک کم پول دارم و همه روانی ام کردن از بس گفتن نگهش ندار
برای همین دارم اون پایین مایین ها دنبال یه لونه برای خرید می گردم
و در این گشت و گذار ها آنچه که بیش از همه آزارم می دهد
چهره فقری که آزار دهنده تر و عیان تر شده است
راننده تاکسی امروز به پیشانیش می کوبید و می گفت:
خانم فکر کنم تو دنیا هیچ دردی بدتر از شرمنده شدن شب عید جلو زن و بچه نیست
می کوبید به پیشانیش و دوباره تکرار می کرد
سکوت می کرد و می کوبید به پیشانیش
...
۱۷ اسفند ۱۳۹۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۴ نظر:
:(((
اقاااا...ببخشید خانم الان خیلی ها اینجوری دارن عذاب میکشن.
فقط یه سوال ادم باید خودشو مسئول بدونه یا نه زیاد براش این چیزا مهم نباشه چون کاری از دستش نمیاد؟
باید می گفتی سال بدتری در راه است.البته اگه بدتر از اینم باشه!
الهی که هیچ وقت پدری اینجوری شرمنده خانواده اش نشه :(
ارسال یک نظر