رها زنگ زد درو که زد، سریع رفتم سمت آشپزخونه که نبینه ظرفهای اون روزی که اومده بود هنوز روی کابینته
اومد داخل داد زد: این جارو برقی که هنوز وسط هاله
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۶ نظر:
خیلی با مزه بود :)
من تازه اون پست "معضلات فامیل دور" رو خوندم، تو که موهات از اصلش مشکیه په چرا میگی گیس طلا؟...فک کن اینهمه مدت ملتو سرکار گذاشتی
بارها گفته ام شیرازی ها به دختر میگویند گیس طلا به پسر میگویند کاکل زری
اتفاق افتاده ها!
آخی چقدر در تلاش بودی که جلوی حرف مردم رو بگیری، اما خوب از قدیم گفتن در دروازه بسته میشه اما در دهن مردم نه! هاها..
راستی گیسو جان خودمونیم، منم نخوندم هیچ جا گفته باشی شیرازی ها به دخترها میگن گیس طلا!
منم یادم نمیاد .. ما رو باش چه دلخوش بودیم
ارسال یک نظر