۲۳ مرداد ۱۳۹۱

حوای بی شرم

برای خرید مانتو رفته بودم

اتاق پرو خصوصی نبود

همه همانجا مانتو ها را در می آوردند و می پوشیدند

من چیز زیادی زیر مانتو نپوشیده بودم  بقیه اما همه بلوزی بر تن داشتند

منهم  در گوشه ای مانتوهایم را پرو کردم

اما آنچه که متعجبم کرد دختران فروشنده بود که برخلاف عادت همیشگی شان هیچ توجهی به من نداشتند و هیچکدام از جملات قراردادی : وای چقدر بهتون می یاد

یه رنگ دیگه بیارم براتون

سایزش خوبه

با شلوار جین خیلی خوب میشه

و ..

را خطاب به من نمی گفتند و تمامی جملات را برای دیگر مشتریانی که برخلاف من نیم برهنه نبودند خرج می کردند

انگار من اصلا وجود نداشتم. با اینکه  مدام مچ نگاه های یواشکی آنها و بقیه مشتری ها را در آینه می گرفتم

اما همچنان من نامرئی بودم برایشان

چیزی که در سکوتشان حس می کردم نوعی خشم بود

خشم به زنی که بدنش را نمی پوشاند

۸ نظر:

Unknown گفت...

فکر کنم از دستت عصبانی بودن. دلیلش به نظرم اصول بهداشتی هست.
یه مانتوفروشی توی آپادانا هست که نوشته پرو بدون تی شرت ممنوع، علتش هم احتمالا اینه که مانتوها بعد از چندبار پرو شدن بو میگیرن

ناشناس گفت...

به هر حال شما هم سن و سالی ازتون گذشته

Unknown گفت...

مبارک باشه

شکوفه گفت...

مبارک باشه

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
bluish گفت...

برای خودتونم بده چون ممکنه بیماری قارچی پوست از همین طریق به شما سرایت کنه. بخصوص در فصل تابستان که همه تنشون خیس و مرطوبه

ستاره گفت...

در مورد پرو پیراهن و شلوار چه می گویید؟از شلوار قارچ منتقل نمی شود؟ چطور آن ها غیر بهداشتی نیست و فروشندگان قربان صدقه ات می روند؟

ناشناس گفت...

من هم اگه جای مشتری های دیگه بودم, نگاهم کش می آمد صرفا به خاطر اینکه با خودم مرور میکردم که «عجب، اینی که من دارم میخرم رو قبلا جند نفر لخت پوشیدن! حالا یعنی باید اول بشورمش! خوب ممکنه خراب بشه بعد از شور اول!» ...

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...