چند روز بود قاط زده بودم حسابی، میدونید قاط یه گیاهیه تو مایه اکس، که مردم قدیم می زدن و می رفتن فضا؟
حالا شده یه اصطلاح اما نه برای سرخوشی که برای عصبانیت
آره یه چند روزی بود قاط زده بودم. من هیچوقت درون نگر خوبی نبوده ام
هیچوقت نمی فهمم چمه
باید تمام اتفاقات اون روز و روزهای قبلی را ریزبه ریز مرور کنم تا بفهمم چمه
بعضی وقتها هم که حوصله بازخوانی ندارم
نتیجه اش اینکه به مدت طولانی در وضعیت قاط ردگی باقی می مونم تا بالاخره یه فرجی بشه
خلاصه قاط زده بودم و سگ هم شده بودم و حوصله هیچی و هیچکس را نداشتم که زنگ در را زدن
خوابالو در را باز کردم و دوباره رفتم توی تخت به بقیه کابوسهایم درباره شکسته شدن تخت پادشاهی برسم که دوستم اومد بالا تو اتاق و به من نگاه کرد
بعد کیسه دستش را بالا آورد و گفت
اینا رو برات خریدم حالت خوب شه
تو کیسه سه تا گلدون بود
یک ساعتی طول کشید تا من خاک گلدونا را عوض کنم و گلدونشون را بزرگتر کنم و جاشونو توی خونه پیدا کنم
وقتی که سرانجام گلدونا نشستن روی کمد کنار مجسمه افریقایی
حال من هم خوب شده بود
۴ نظر:
:)
Dele adam mishkane vaghti mibine gis tela ke donya az negahesh por az zibayee e ,ham mitoone halesh khoob nabashe..
قاط همین الان تو یمن استفاده میشه،بزرگ و کوچیک مرد و زن هَمَه
جمشید ( محمد رضا گلزار ) در سریال ساخت ایران در داخل گلدان شاهدانه کاشته بود و حشیش تولید می کرد. چرا که نه؟ به قول ندامون! اینطوری لازم نیست قاط بزنید!
ارسال یک نظر