۱۱ شهریور ۱۳۹۱

دوستانِ عزیزمن

  - وای دستت درد نکنه  شکلات به این بزرگی ,بذار بازش کنم با چایی بخوریم
-    نه نمی خواد بازش کنی ببر واسه یکی, یکی هم برای من آورده 

۵ نظر:

الا گفت...

خوبه شکلات بود . من خواهرم برام گز دو پشت شاید هم سه پشت کادو دست به دست شده آورده بود!
خودت حدس بزن دیگه حد و حدود سفتی و سنگی اش رو. خدا رو شکر من آخرین بودم.
گزها رفت سطل آشغال.

خاتون گفت...

سلام.
صداقتش عالیه.

giti گفت...

کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اينجانب كسب خبر نمايند
دوست عزيز جسارتا از وب شما كمك گرفتم يكي بخاطر روحيه اي بود كه در شما سراغ داشتم واينكه وب پر مخاطبي داري بهرحال اگر به اين نتيجه رسيدي كه جايش در وبلاگ شما نيست وآنرا نمايش ندهيد نظرم در مورد شما عوض نميشود

ناشناس دوستداشتنی گفت...

اصن هدیه خوب باید تو فامیل بگرده :D

میتی گفت...

یکی از رفقای من این تابستون رفته بود تایلند . برام یک کتونی آورده بود که از تایلند . با کلی چس و ناز کتونی رو داد به ما . بعد که کتونی رو از جعبه در آوردم دیدم توی کتونی روزنامه های مچاله شده چپونده شده . خب ؟
.
حالا روزنامه هه چی بود ؟! آگهی های همشهری !
.
خلاصه کلی به عمه ش اینا عرض ارادت کردم . آدم رو شاکی میکنن ، مام حسااااااس ! خدا ازشون نگذره ، به حق پنش تن ؛

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...