۲۵ شهریور ۱۳۹۱

خشونت خانگی

همکلاسی سابقم؛ مرد جوان روشنفکر, خوش بیان و به شدت اهل گفتگو و مدافع سرسخت  حقوق همه 
زنان ,کودکان ,سیاهان, سرخپوست ها و کلا همه محرومان و مظلومان عالم و  اینا 
با سیما و صدای صادقانه  که همیشه شنوندگان را اقناع می کرد
چند سالی است ازدواج کرده و مدتی بود که از کار سینما بیرون آمده و به  سراغ بازار رفته بود و فرصت دیدار زوج فراهم نشده بود تا امروز
و امروز 
 مرد نشسته بود و همسرتپلش مدام  می رفت و می آمد و نفس زنان پذیرایی می کرد. و مرد مدام یادآوری می کرد که  
نونو داغ نکردی
ظرف بزرگتر بیار
شیرینی را بذار تویخچال
زن در پایان جملات معمولی اش با وحشت به مرد نگاه می کرد و گاهی هم  جمله را با دیدن نگاه هشدار دهنده مرد نیمه کاره رها می کرد
 زن  ازمرد اجازه گرفت که با من به سفر بیاید
مرد که حیرت مرا از اجازه گرفتن زن  متوجه شده بود و تلاش می کرد موضوع را شوخی برگزار کند
 زن اما گیج شده بود که چرا این بار اجازه دارد که  اجازه نگیرد


۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

hmm... you never know what's going on...! It could be more complicated than it seems...

شکوفه گفت...

دردم گرفت، قلبم درد گرفت.

خاتون بانو گفت...

سلام.
ببخشید از بی ادبی ام، تهوع برانگیزند مردهایی که مردونگی شون مال زن توی خونشون ه. تهوع برانگیز.

ناشناس گفت...

مدتهاست که به این نتیجه رسیدم روح مردسالاری ریشه دار تر از آن است که به این زودی ها بار خود را از این مرز پرگهر ببندد.محیط کاری من سرشار از مردهایی است که شب و روز اندیشه غرب می خوانند و درس می دهند و سالی چندبار به ینگه دنیا سفر می کنند و به قول خودشان سالها فرهنگ غرب را زیست کرده اند .اما مرد ایرانی مرد ایرانی است و روشنفکریش تا زمانی است که حقوق تاریخی اش به خطر نیفتد.

taraaaneh گفت...

مردان روشنفکر نما...من اونهایی رو که ظاهر و باطنشون یکیه و ادعای روشنفکری ندارن ترجیح میدم.هیچ دقت کردی که مردهایی که ادعای حقوق برابرد و .. میکنن وقتی مسائل مالی پیش میاد یکدفعه همه شعارهاشون یادشون میره؟ مثلا همین تقسیم ارث ومیراث. چند نفر مرد ایرانی رو دیدی که از سهم دو برابرش بگذره و بخواد که اموال بطور مساوی بین خواهر و برادرها تقسیم بشه؟ من که زیاد ندیدم

ناشناس گفت...

خوب میتونیم اینجوری هم نگاه کنیم که بازم خوبه حداقل تعداد اینجور آدمهای هر چند دو رو داره زیاد میشه!قبلا شاید حرف زدنش هم ننگ بود الان حرف میزنن ولی عملش خیلی سخته با رفتارهای آگاهانه ما زنها کم کم به مرحله عمل میرسه...هر چند که واضحه اگه وضعیت آزادیهای اجتماعی بهتر بود سرعت پیشرفتش خیلی بالاتر بود الان

نگار ایرانی گفت...

وقتی قانون از مرد سالاری حمایت میکنه چه انتظاری داریم، شاید ما هم اگه مرد بودیم بهتر از اونا نبودیم.
در ضمن با خانم ترانه کاملا موافقم.

ناشناس گفت...

همين الان از سر س. ك . س با ١ دختر روس برگشتم و وبلاگتو مي خونم! اينا همش حرفه! منم زنم با يك الماني تو هتل باهم بودن!

مَسكوري گفت...

حرف زدن سخت آسونه ولي به زندگي كردن حرف ها كه مي رسيم،مي بينيم درون مون چه غوغاييه بين آموزه ها و سنت ها و عقده ها و خودخواهي ها و ...
سختي اش همين جاست ...اينجاست كه آدم ترجيح مي ده آدم ها صاف توي روي آدم وايسن و بگن كه چه عقايد مزخرف و انحصار طلبانه اي دارن و تو همون جا ازشون دوري كني تا اينكه زيبا بگن و خوشت بياد و بعد زشتي هاشون با مغز بكوبدت به ديوار...همه ي اينها رو گفتم ولي به عنوان كسي كه هميشه به نقد خود هم نگاهي داره بايد بگم اين پذيرشي كه در ما زنهاست و البته ريشه هاي كهنه اي داره هم درد بزرگيه

مَسكوري گفت...

فكر كردم كه در راستاي نقد خود،توجه دوستان رو به اين مطلب هم جلب كنم
http://princess-masoo.blogfa.com/post-319.aspx

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...