۷ دی ۱۳۹۱

اولین تصویر بعد از بیداری

باران بند آمده، از روی ساقه های خزه بسته درخت خرمالو  در زیر آفتاب، بخار بلند شده است.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

آخ گیس طلا چقدر که من اینروزها که نزدیک به تولد 26 سالگیمه ناراحتم.چقدر حس عذاب وجدان دارم از تمام روز و شب هایی که وقت تلف کردم.از تموم شدن دهه ی سوم زندگیم وحشت دارم!من موندمو یه عالمه رویای نیمه تموم!چقدر انرژیمو صرف چیزای پوچ کردم و الان دستم خالیه!:(( دارم از غصه میمیرم!حس میکنم دیگه هیچوقت به آرزوهام نمیرسم. :(

Narcis گفت...

عجب بابا، خانم / آقای ناشناس! شما خیلی زود جا زدین انگار! 26 سالگی اول همه چیه! همه چی! پاشنهء همت رو بکش بالا و بزن به قلب هرچی رویا که داری... اگه صد بار هم زمین خوردی باز وقتی ده ساله دیگه به خودت نگاه کنی می گی: چه خوب که دست از آرزوهام برنداشتم..اقلا الان صد تا آرزو نه...ولی به سه تا از آرزوهام رسیده ام!
برو جلو...برو جلو...

الا گفت...

ناشناس عزیز:
من هم با نارسیس موافقم. اما تعریفم اینطور است:
چقدر عالی که در سن 26 سالگی این احساسات به تو دست داده! یعنی اینقدر جوان و تازه. معنی اش اینست که تو خودت به آگاهی رسیدی و تغییری جستجو میکنی. در واقع احساسات منفی تو میتواند آغاز یک حرکت مثبت باشد.

من خواهرم در سن 26 سالگی دانشگاه را تمام نکرده ، ترک کرد. رفت سراغ شوهر داری و دیگ و قابلمه و آش و دلمه.

از راه دور هر کار میکردم یک ذره یک ذره تکونش بدم نمیشد.بالاخره بعد از 3 یا 4 سال وعظ و سخنرانی و پشت بندش فحش و اهانت توهین و تمام (هنرهایی!) که در چنته داشتم ، خانم برگشت دانشگاه! در سن 50 سالگی!
شاگرد اول کلاس شده. جوانهای 20 ساله را پشت سر میگذاره. و برای فوق داره نقشه میکشه.خب هر چند با من هنوز در حالت نیمه قهر به سر میبره و میگه زخمهایی که زدی هنوز خوب نشده!
و از این گذشته شوهرش سایه منو با تیر میزنه!
عزیز دلم این قصه ها رو گفتم که:
بلند شو بلند شو بجای انرزی منفی ، یک حرکتی بکن و انرزی مثبت بگیر . بعد خودت میگی آه چه خوب که تو سن 26 سالگی حالم از خودم بهم خورد.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...