ماجرای رها و پسرک را برای امیر تعریف می کنم ، می گه :چه خوب، بعد صفر ما هم با اونا مراسم عقد و عروسی می گیریم تا خرجمون نصف بشه
می گم: نه بابا پسره مذهبیه، زنونه مردونه جدا می گیره
می گه: اشکالی نداره که من می رم زنونه ،اون بره مردونه
۲ نظر:
گیس طلا جان بالاخره به امیر بله رو گفتی؟
مباااااااااااارککککککککککههههههههههه
ارسال یک نظر