دایی ام تو کار مبلمانه و یه کارگر تپلِ ساده دلی داره که از گربه ها هم خیلی می ترسه
جعفر این روزها خیلی تحت فشاره به خاطر حجم عظیم خانمهای مشتری که برای این روزهای عید مبلهایشان را می خواند
اینقدر که شب تو خواب هم حرف زده و
گفته:
اعظم خانم ،سر علی فردا صبح گا، مبلاتو می یارم، پاتم پاشوره می کنم
.
.
.
پاشوره کردن: کنایه از شستن دم حوض
۱ نظر:
هاهاها...بیچاره جعفر.
مصی
ارسال یک نظر