امروز بعد از سالها تصمیم گرفتم کف حمام را جرم گیر بریزم
هنگام فرچه مالی شقیقه ام خورد به شیر دوش
درحالی که تو سرم ناقوسهای کلیسای سن پیترو زنگ می زدند
اومدم از حمام بیرون پام خیس بود لیز خوردم با سر رفتم تو زمین
کشان کشان بلند شدم خود را به صندلی رساندم که بشینم ببینم کجام بیشتر از همه درد میکنه
انگشت کوچیکه کوبیده شده به پایه میز و تقریبا از جاش دراومد
.
.
.
.
.
۳ نظر:
دلم گرفت خانم طلا
باورتون میشه؟
بلا دور باشه عزيزم، معلومه كار كردن بهت نيومده. تو فقط برو سفر و براى ما خاطره بنويس دختر زيباى شيرازى شاد نازنين.
خوب ميشى عزيزم، بهتره استراحت كنى و بي خيال تميز كارى بشي. لم بده و به برنامه سفر بعديت فكر كن .
راستى تهران- گرگان قطار درجه يك شب رو داره؟ ( خواستم حواست رو از درد پرت كنم؟ )اما اگه جواب بدى هم خوشحال ميشم.
ارسال یک نظر