۵ مهر ۱۳۹۲

من می گم نگران آی کیو اینا هستم ..هی شما بگو طبیعیه

خواهرک اومده تهران که بره شهرستانی که توش درس می خونه 
تعریف می کنه
توحیاط بوده و دوقلوها زنبور دیدن و ذوق مرگ شدن. خواهرک با خودش فکر کرده بذا یه چیزی یادشون بدم شاید فهمیدن
خواهرک گفته : این زنبوره ؛رو گلها می شینه؛ گل می خوره؛ بعد عسل درست می کنه 
 دوقلوها پشت سرش جمله اش را به این شکل تکرار می کنن :
 این زنبوره ؛رو گلها می شینه؛ گل می خوره؛ بعد عسل درست می کنه ... پنیر درس می کنه ... کره درس می کنه ...
.
.
.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

بابا خیلی باحالن اینا.

ناشناس گفت...

والا اینا از ماها باهوشترن. خب همه اجزای صبحونه رو ذکر کردن! تعمیم بهتر از این میخوای
بوسه بزن بر دو تا لپ شون

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...