۱۹ بهمن ۱۳۹۲

گیس شانس طلا

 وقتی می پیچیم توی جاده بی نام و نشان حتما به یک منظره زیبا بر می خورم
وقتی  وسط بیابان از یک غریبه آدرس می پرسم تا مرا به خانه اش نرساند کوتاه نمی آید
وقتی وارد اداره ای می شوم  سر و کارم با کارمند شایسته سال می افته 
و این دفعه آخری که وسیله ای را برای تعمیر بردم و به جاش یه اکبندش را دادن و وقتی فهمیدن قصد فروشش را دارم  گفتن: خانم بیا این پول فاکتور برو به سلامت!
بعد از ماجرا رها  می گفت: اگه برای شانس الهه ای در نظر می گرفتند باید نام تو را بر او می گذاشتند
حالا امروز به رها می گم: فلان چیزو یه مدل پایین با گارانتی بخرم یا یه مدل بالا بدون گارانتی که هر دو قیمت هم برابره ؟
رها با غیظ می گه: تو که نباید نگران باشی، همون اولی را با گارانتی می خری، یک سال باش کار می کنی، می ش ا شی بهش (من شرمنده ام بابت بی ادبی رها) بعد آکبند مدل بالاتر را بهت می دن

۱ نظر:

taraaaneh گفت...

امیدوراکه همیشه " گیس شانس طلا" بمونی. ( لبخند با مهربونی)

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...