خاله رها براي نذري ديگ بزرگي را از همسايه كوچه بغلي قرض گرفتند، هنگام پس دادن ديگ، از آنجا كه هيچ مرد و هيچ ماشيني در كار نبوده، خانمها خودشان ديگ را از پنج طبقه ساختمان پايين آوردند و آن را روي ويلچر گذاشتند و به سمت خانه طرف راه افتادند
حالا تصور سه خانم چادر كه ديگي ويلچر نشين را هل مي دهند به كنار،
تلاششان براي اينكه صاحب ديگ نفهمد آنها ماشين نداشته اند و ويلچر را نبيند يك طرف،
از همه بامزه تر كه در برگشت به نظر خانمها رسيده كه زشت است ويلچر خالي را هل بدهند و يكي از آنها روي ويلچر نشسته و برگشتند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر