چیزیهست که به شدت در دانشجویانم منو اذیت می کنه،
وحشتزدگی، دستپاچگی، از دست دادن آرامش و کنترل ذهنشون در هر موقعیت ساده ای
بین بیست وپنج تا سی و پنج سنشونه و توان این را دارند که با شنیدن یک جمله ساده، یک خبر ناخوشایند، یک ناهماهنگی از هم بپاشند
در هنگام نگارش پایان نامه و نزدیک جلسات دفاع هم که رسما غیرعادی می شوند.
این حجم از وحشت، فقدان اعتماد به نفس و ضعف قوای عقلانی برایم بسیار حیرت انگیز، تاسف بار است و پیش شما اعتراف می کنم که بسیار چندشم می شود و به سختی این حسم را پنهان می کنم و مهربان باقی می مانم
۱ نظر:
سلام
من هم جنس شما هستم و متاسفانه در این دوران پایان تحصیلات تکمیلی دچار این مشکل هستم و بزرگترین درسی که از دوره ی تحصیلات تکمیلی گرفتم این بود که مشکلی نیست که آسان نشود، مرد آن است که هراسان نشود.
کمکی که شما اساتید میتونین در این شرایط به دانشجویان داشته باشین این هست که با یک تعریف مسئله ی خوب مشکل پیش آمده را دقیق توضیح دهید و سپس راه حل های پیشنهادی را ارائه کنین. در این صورت دانشجو درک میکنه که برای حل مسائل پیش آمده ابتدا باید تعریف دقیقی از مسئله داشته باشد و سپس در مورد راه حل های ممکن فکر کند. دانشجویان نسل حاضر هیچگاه بدون پشتوانه، مشکلی را حل نکرده اند.
در ضمن، عصبانیت و تحقیر و تندخویی اساتید هیچ کمکی به رشد فکری و شخصیتی دانشجویان نمی کند. با این نوع رفتار تنها نسلی سرخورده تر تحویل جامعه خواهید داد.
** مسلمن منظور من از "مسائل پیش آمده" تنها مسائل تعریف شده در پروپوزال نیست، بلکه مسائل آموزشی و پژوهشی یا ... پیش آمده در دوره ی تحصیل است.
ارسال یک نظر