۱ شهریور ۱۳۸۳

خواب تلخ

رفتم نمایش خصوصی فیلم خواب تلخ. تا به حال چنین فیلمی ندیده بودم. فیلم بدون اینکه کمدی باشد مدام همه را می خنداند. و از همه جالبتر اینکه ما داشتیم به ترسناکترین چیز عالم می خندیدیم. مرگ
داستان البته اگر بتوان برای این فیلم داستانی متصور شد درباره یک مرده شور است . یاد داستان قصه های مجید می افتم. مجید یک انشا نوشت درباره فوائد مرده شور.
این فیلم چنان روان و ساده و بدون ادا است که نشان از شخصیت کارگردان دارد کسی که می تواند ما را گشت و گذاری در یک قبرستان بدهد و بخنداند. پیرمرد اخمو مرده شور همه چیز را توضیح می دهد باتمام جزئیات . صدای او در تمام طول اثر شنیده می شود و اصلا مزاحم نیست که نیمی از خنده به خاطر این صدا با لهجه اصفهانی است. دو سه صحنه بیشتر از بقیه در خاطرم مانده است زمانی که پیرمرد مراحل مرده شوری را توضیح می دهد و می گوید که برای خالی شدن باد درون شکم مرده، شکمش را فشار می دهند و واقعا این کار را می کند و ما ان صدای خنده دار را می شنویم.
صحنه دیگر مربوط به زمانی است که می خواهد مرده شوری را به شاگردش یاد دهد و یک مرده را خوابانیده و به او می گوید که انجای مرده را هم باید بشورد و پسر خجالت می کشد که این کار را بکند و با تشری که پیرمرد می زند راضی می شود و زمانی که دستش را زیر لنگ می کند سوژه از جایش بلند می شود و می بینیم که مرد گورکن است . او می گوید که نگفته بودی قسمت ناموسی دارد و طلب مزد بیشتری می کند.
خنده دار ترین صحنه زمانی بود که پیرمرد احساس می کند عزرائیل می خواهد به سراغش بیاد در را روی او میبندد و عزرائیل سعی دارد از شکاف کنار دیوار بیاد داخل . سرانجام پیرمرد تصمیم می گیرد که اجازه دهد مرگ داخل شود و سجاده باز می کند تا سر ان بمیرد و مردم خوششان بیاید بعد پشیمان می شود و تصمیم می گرد در رختخواب در حال قران خواندن بمیرد منتظر مرگ می ماند و عزرائیل از پنجره وارد می شود و می بیندجای مرد در رختخواب خالی است و فقط قران است. رویش را بر می گرداند می بیند که پیرمرد با گرز ایستاده و ان را بر سر عزرائیل یا همان دوربین می کوبد.

فردا صبح در قبرستان پیرمرد به صاحبان عزا می گوید خوشحال باشید انتقام همه تان را از عزرائیل گرفتن بالش را شکستم!

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...