۳۰ آبان ۱۳۸۵
ببخشيد از اين همه تاخير...لب تابم هم به درك واصل شد و حالا من ماندم و بي كامپيوتري ...اون يكي كامپيوتر را هم همين چند وقت پيش فروختم 80 هزار تومن ! اما در عوض تو اين مدت دو تا فيلمنامه نوشتم و يك سفر روياي به هرمزگان رفتم....ارزانترين و قابل تحمل لب تابي كه مي شناسيد را به من معرفي كنيد...به من عاجز..بينوا كمك كنيد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر