۱۴ دی ۱۳۸۵

علی امشب داشت برای منو الهام تعریف می کرد که تو منکرات بوده برای خلافی ماشینش یه سرگرد هلش داده بوده که بره تو صف و با هم دهن به دهن شده بودند و سرگرده خواسته به سینه او مشت بزنه علی هم ای کیدو کار می کنده دست اونو با دفاع کنار زده سرگرده با تمام نیروی که برای مشت زدن جمع کرده بوده می خورده زمین ..از علی شکایت کرده و علی رفته بازداشت و...علی بیرون که اومده وکیل گرفته اون هم یه شکایت براش تنظیم کرده در ارتباط با حقوق شهر وند ی و ...وکیله بهش گفته : نگو دفاع کردی بگو جاخالی دادی اون لیز خورده اینقدر اینو بگو تا باورت بشه ... الهام که حواسش پرت شده گفت خب بالاخره چی شد که سرگرده خورد زمین ...علی به سرعت گفت گفت:لیز خورده بود!!!

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...