به شدت عصبی شده ام ...من لطف می کنم و برای دوستم کاری را بدون چشم داشت انجام می دهم وحالا که اینکار در روند بورکراسی گیر کرده است. این دوست با لحنی کاسبکارانه مدام نتیجه را از من می پرسد و مرا در موضع دفاع از خودم قرار می دهد. گفته می شود که اگر اتفاقی مدام برای شما رخ دهد ایراد کار از شماست واین ماجرایی تکراری برای من است: من در دیگران توقعی ایجاد می کنم و انان طلبکار می شوند…
۳۱ مرداد ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۳ نظر:
من هم تجربه های این چنینی خیلی داشتم نمی دانم چرا باز تا درخواستی می شنوم همه چیز را فراموش می کنم...
براي انسانهاي طلبكار فقط و فقط بايد صداهاي مشكوك از مواضع مشكوك در زمانهاي مشكوك و بطور مشكوك متصاعد كرد
اصلا به دلت بد نيار و خودت باش چون حتي وقتي ميخواي ميوه بخري ممكنه از ده تا ميوه اي كه برميداري و نگاه ميكني يكيشو تو كيسه بندازي
chandbar ke porsid ye dafe javabi ke bayad behesh bedi bede...halesh ja miyad...az inke midooni behesh chi begi motmaenam...delnazok nabash...natijash benvis bekhandim...
ارسال یک نظر