۷ مهر ۱۳۸۶


دیشب یک خانم متشخص پیر، در یک مجلس کاملا جدی در باب نصیحت به دوست تازه عروس من جلوی همه مهمانها گفت:
- شیره شوهرتو بکش ...نذار نفس بکشه...این طوری خوشبخت می شی ! من همین کارو کردم ..خدائیش شوهر منم خوب انرژی داشت واگرنه من ج...می شدم!!!
فقط تصور کنید قیافه همه ما را که نمی دانستیم لبخند بزنیم یا جدی باشیم و یا به چهره تازه داماد نگاه کنیم که وحشتزده شده بود که چه سرنوشتی در انتظارش است!!!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

خدا رحم کنه به داماد... چقدر خندیدم از دست تو دختر... الان همکارهام فکر می کنند من دیوونه ام که پشت میزم نشستم و الکی می خندم

Unknown گفت...

Kash yeki be oon pire zane migoft :
'Beband oon soorakheto'!!!!!

ناشناس گفت...

خدا رو شكر ناصح مونث بوده
حرفشو آويزه گوشتون كنيد و از تمكين به عنوان چوب تر استفاده نكنيد

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...