۳۰ بهمن ۱۳۸۶

با دختر خاله شیطونم رفتیم جمعه بازار.. الکی گریه می کرد.. می گم: چی شده؟ می گه :اين عتيقه ها را مي بينم یاد جوونی هام افتادم..

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...