دوستم فاطی کاملا بی دین وایمونه...تنها کار مذهبی که تو عمرش کرده زیارت عاشورا خوندنه چون مجبور بوده همیشه برای مامانش بخونه… انقدر خونده که حفظش شده ...حالا رفته تو مسابقه زیارت عاشورا دانشکده شرکت کنه که سکه بگیره چون این دوستم به شدت هم پول دوسته ..و ....موقع مسابقه هیچی یادش نیومده...هیچی!
ای حال کردم ...ای قیافه اش باحال بود
۲۰ اسفند ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر