۱۴ شهریور ۱۳۸۷

ایران استثنایی

یکی از بازیگران سینمای ایران رفته وزارت کشور، در آنجا برق می رود و او با چند نفر دیگر از آسانسور بیرون می ایند و با نور موبایل با احتیاط شروع به پایین آمدن از پله ها می کنند که ناگهان صدایی از پشت سرشان می آید که : یا اباالفضل...
یک عدد ویلچری که در تاریکی مسیرش را گم کرده بوده از بالای پله های به سمت آنان می آید و تمام آنها را به دیوار می کوبد...
اکنون هنرپیشه گرامی پیشنهاد های کاری رارد می کند چون هر دو پای ایشان در گچ فرو رفته است ...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...