بعضی عصر ها ...اون وقتی که دارم مشقامو می نویسم، چای و شکلاتم را می خورم ، فیلم خوبی می بینم و به برگهای پشت پنجره نگاه می کنم ...تمامی استرس های روزمره ام، نگرانی بابت آینده و مشکلات مالی ام را فراموش می کنم و در یک احساس سعادت غوطه ور می شوم...
چه اهمیت دارد که زودگذر است ...زمان مفهومی ساخته خود من است...
۹ آبان ۱۳۸۷
آرامش آسمان پرستاره
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر