۳۰ آبان ۱۳۸۷

ای دیریافته با تو...


به دنبال نامی برای فیلمم بودم و رفتم سراغ اشعار دیدم که کتابهای شعر را در انبار گذاشتم. مدتی در زیر سایه شرمساری نشستم....آنان خواندن را به من آموختند و حالادر کارتون هستند کنار یخچال کهنه و لباسهای زمستانی!
به یادشان آوردم ...پریا، آی آدمها، علی کوچیکه، دلم به حال باغچه می سوزد،با چشمها زحیرت این صبح نا بجای...افسانه، داروک و آیه تاریکی....ای هفت سالگی،وارطان سخن نگفت.....
متبرک باد نامشان نیما فروغ شاملو ...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...