یه دوست دارم بهش میگم بچه فیلسوف، بچه چون ده سال از من کوچیکتره و فیلسوف چون تو یه رشته ای در ارتباط با فلسفه دکترا میخونه. امروز داشت می گفت که همیشه به دخترهای زیادی برخورده که پروژه های بزرگ تحقیقاتی در سر داشتند و درپایان عملا هیچ کاری نکردند.
طبعا با او به شدت مخالف کردم و گفتم که هر کاری دوست داشتم تونستم انجام بدم وفلان وبیسار
اما بعد از پایان گفتگو به فکر فرو رفتم. به یاد آوردم انبوه دوستان دختری که قرار بود کار مهمی، پروژه ای و یا تغییری بزرگ را انجام دهند و اکنون کجا هستند؟
عده ای زیاد از آنها یک زندگی امن زناشویی را بر کارخلاقه ترجیح دادند. بعضی در یک زندگی کارمندی ساده و بی دردسر روزگار می گذرانند و بعضی هم که ناپدید شدند در امواج زندگی...
دلیل را تا چه حد در جنسیت ،به چه میزان در تربیت و تا کجا در عوامل اجتماعی می توان یافت؟
۱۶ نظر:
in post harf ziad baraye goftan dare. Merci gis tala
salam
kole arshiveto khundam ,iejahaii koli khandidam,kolan bloget bahale,mikham belinkamet .ok?
linket kardam :)
این آرزوهای بر باد رفته ارتباطی با جنس افراد ندارد. هرچند در بین حانمها بیشتر شایع است.
فکر می کنم این در همه هست و فرق بین آدم های معمولی و غیر معمولی و همین طور آدم های شاد و غمگین هم در همین کارهای انجام نداده است فقط ممکنه تو خانم ها بیشتر باشه چون ما راحت تر می تونیم خودمون رو به خاطر وضعیت اجتماعی و موانع مختلف توجیه کنیم، راحت تر می تونیم ادای فداکارها و مظلوم ها رو دربیاریم تا احساس بدی بهمون دست نده و خیلیا هم پیدا می شن که بهمون حق بدن
فکر نکنم به جنسیت ربطی داشته باشد...جناب فردی مرکوری هم در آهنگ "وی ویل راک یو" این نکته را به طور کلی خاطرنشان می کنند. شاید تنها تفاوت این باشد که آقایانی که می خواسته اند دنیا راتکان دهند و نداده اند چون همان کارمندِ شده اند و بیرون از خانه رؤیت می شوند از نظر ناظر خارجی تأثیر اجتماعی بیشتری داشته باشند...هکذا!
به ياد داشته باشيد ازدواج خلاقيت را از بين نمي برد
بلكه براي ازدواج كردن مجبوريم كل خلاقيتمان را مصرف كنيم
دلیل را می توان در دستگاه "بزرگ سنج" هر کس یافت
بابا یه سری از این چیزا میفتن،
یه سری هم از لذت اون چیزایی که اونا دارن محرومن.
گیس طلا جان تو از نظر اجتماعی موفقی ولی این که با جامعه ذکور بجایی نرسیدی خوب خودش یه ضعفه. هرچقدر هم سفسطه کنی که نمیخوامشون (که من تو همینم شک دارم، چون اگر این طوری بود تو یکی از پستای قبلیت لذت یه چیزی رو با میک لاو مقایسه نمیکردی - این یعنی قبول داری لذتبخشه - کدوم عقل سلیمی بی دلیل از لذت بدش میاد؟)
خوب اونا هم(خانمای به هیچ جا نرسیده)در مورد تو همین فکرو میکنن.
اصلا بابا مردا هم هیچ وقت به تمام جنبه های موفقیت نمیرسن. چرا محدودش میکنین؟ "از ا داگ" کار کردن و جون کندن و همیشه نگران آیندت بودن و پول نداشتن و مسکن و حرفای زنت و هیکل اون یکی و موتوری تو پیاده رو و باجناق پ-فیوزت که تو طلافروشی پاپاش کار میکنه مگه میذاره کسی احساس موفقیت کنه؟
فیلسوفی مثل من یه استثناست
ازدواج این قدر ها هم غول نیست . شاید این نوعی از تنبلی است که بعد از ازدواج رواج پیدا میکنه تجربه زندگی دو نفره به نوع خودش احتیاج به خلاقیت داره و به گفته شاه لیر شاید تمام خلاقیت را در بر میگیره .که این خودش یه نوع زندگی خلاقانه است . چگونه و درست زندگی کردن هنره . خب کار خونه و ... برای یک فرد مجرد هم هست . از اینکه کوتاهیمون را توجیه کنیم و دنبال مقصری بگردیم به نتیجه نمیرسیم .قبول دارم که ازدواج و شرایطش غالبه ولی باید بخوای و میشه. هیچ کاری نشد نداره . لااقل تو جنس حرفهام را بهتر میفهمی و مطمئنم یادت نرفته که من چه حالی بودم تقریبا یه چیزی فراتر از افسردگی بعد از زایمان . نمیدونم شاید دارم دست و پا میزنم که غرق نشم و نمیخوام واقعیت را ببینم .اما دارم نهایت تلاشم را میکنم که دچار این بیماری نشم و رویاهای کاری ام را تبدیل به واقعیت کنم.
من عوامل اجتماعی رو رتبه اول میدونم...
البته که نگاه جنسیتی در یک جامعه، نوع تربیت کودکان دختر و پسر، سوق دادن اون ها به روش های تعریف شده ی زندگی، نوع اجتماعی که توش زندگی می کنیم و به تو یاد می ده که تفاوت تجرد و تاهل برای یک زن چیست و از کودکی برات تعریف می کنه آینده ای رو که جامعه برای زن در نظر می گیره، میزان پذیرشت در بستر اجتماع کاری، جایگاهت بعد از نمود پیدا کردن استقلالت در خانواده و هزار عامل دیگه باعث می شن که تو در نهایت راهی رو انتخاب کنی که خیلی از جایی که هستی دور نیافتی و خلاف جریان حرکت نکنی. حالا خدا نکنه این وسط آرامش طلب هم باشی.
والبته ازدواج وتربیت خانوادگی واجتماعی هسر رتبه دوم....واسش دلایل محکم دارم که اینجا فرصت طرحشون نیست....
اون ناشناس بالایی من بودم که بیزارم از ناشناس نظر دادن اما اومدم اسمم رو بزنم روی اینتر زدم. شرمنده
يک استاد داشتم که مى گفت بايد به خانم ها نمره ى خوب داد تازودتر فارغ التحصيل بشوند و بروند!!!!
ربطی به پسر و دختر نداره، انبوهی از پسرهای دانشجو و دانش آموزم رو می شناسم که فکرهای بزرگی در سر داشتند و می خواستند کارهای زیادی انجام بدند، اما توی پیچ و خم زندگی گم شدند.
ارسال یک نظر