۲۹ دی ۱۳۸۷

اضطراب بشری

دختر کوچولویی تو مترو نشست کنارم و گفت:

می خوام برم عروسک بخرم خیلی استرس دارم

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

ezterabe bashiri unam che ezterabe bashiri'ei

مارال گفت...

واي كاش همهي اظطراب هاي بشري همين طوري بود!!خيلي قشنگ بود.

ناشناس گفت...

In post bi nahayat zarif o tiz bin bood

ناشناس گفت...

عالی بود!!!

ناشناس گفت...

من می رفتم لاک می خریدم......یا رژ

ناشناس گفت...

az in bache poroo ha bude haa

ناشناس گفت...

مطمئنا با بزرگ شدنش هم اضطرابهاش بزرگتر میشن!چه بد!

بوی بارون، قهوه، سیگار گفت...

فلسفی ترین حرفی که در مورد بشر امروز میشه گفت. میشه راجع به این جمله کتابها نوشت و فیلم ها ساخت.

مستانه گفت...

از همه جالب تر، همین کلمه استرس بود :دی

ناشناس گفت...

انگار استرس با آدم زاده میشه ودر طول سالیان با خود آدما رشد میکنه

ناشناس گفت...

وقتی آدم های کج و کوله ای مثل ما (دور از جون شما ) بشیم آیینه بچه های کوچولوی بیچاره ...

ناشناس گفت...

از بس ما بزرگا جلوي اين بچه ها همه چي گفتيم اينها هم ياد گرفتند .خدايشش عجب حرفي زده!!

ناشناس گفت...

ey jaaaaaaaaaaaaanaaaaam! nakhordiii to in dokhtar ar oooooo???!!!vaaaaaay, delam ghanj raaft

booreh گفت...

:)))))))

Mehdi گفت...

خیلی خیلی توپ بود.

ناشناس گفت...

bastegi be mogheiat dare vali manam hesse latifi behem dast dad , mesle hamun mogheha ke yeki az dustan ba didane ye pesar bache goft chi mishod manam ye hamchin bachei dashtam va man baraye avvalin bar( ba inke kheili zude) be zendegi fekr kardam

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...