وسط خشم از دعوائی که با خواهرش داشته با عصبانیت می گه: حالا تازگی ها شده واسم احمدی نژاد مدام برام نامه می ده
خب دیگه نبایدانتظار دلداری داشته باشه از منی که خنده ام بند نمی یاد
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۹ نظر:
واقعاً كه از شما بعيده
Man ham vasate daava ba madaram hamin ra migooyam.
LOL.AALI bud!!!kheili
سلام برگیسوی طلا !
به نرمی ارواح جلگه های دور دست خیال به سراغت آمدم و بربال فرشتگان سپید اندیش آرزوهای بلند، شمیم نفسهایت را با خود بکلبه چوبین دور دست خودم بردم تا قدم رنجه فرموده وبسراغش آیی و رد گامهای موزونت را به ودیعه گذاری .
بسراغم بیا و وسوسه ام کن تا باشم .
www.khakestarin.persianblog.com
مامانتون بودن ایشون ؟
الهی ی ی ی ی
سلام
وبلاگ خوفی دارین نشستم و کلی از پستاتونو خوندم.جالب بود.
خوشحال می شم به منم یه سری بزنید.
ژارسال سال شكوفايي و نو آوري بود.
سلام...تمام مطالب این صفحه رو خوندم...از آشنایی باهات خوشبختم...و اینکه...چه مادر دوست داشتنیی داری :)
ارسال یک نظر