امروز دیدم یه راننده تاکسی سرعتشو کم کرد تا یه کلاغ زاغی بتونه تکه نونشو از وسط آسفالت برداره.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
چهل عدد مقدسی در اساطیر ایران است. اهورمزدا آسمان را در 40 روز می سازد. چهل تعداد روزهای ناپدیدی هفت ستاره خوشه پروین است. در بابل بر یکدور...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
تولدم مبارک
۱۱ نظر:
سلام.
خوب چيزي رو ديديد .
يني هم چيز خوبي بوده ، هم شما خوب ديديش .
راستي موجز نويسي شما نيز قابل تقدير ميباشد !
مستدام باشيد :)
راننده هه شبیه من بوده:)
hame hamin karo mikonan gheyr az man va amsale man
ااا چه بامزه !
چه کلاغ خاصی !
( سوژه شده خب )
...........
واسه اون خصوصیه که برام گذاشتین :
نه ... خداییش تا این حدشو نمی دونستم ... این که من ... دیگه !
فقط می دونستم این وسط یه چیزی ، یه کوچولو خاص هست .
خلاصه خیلی خیلی خوبه و اینا ! واسه من باعث بسی افتخاره . شما رم بیشتر دوست می دارم و اینا! کلن !
با عرض ارادت ویژه
چقدر مهربون. پرنده های اینجا که خیلی پر رو هستن از هیچ ماشینی هم نمیترسن.
واقعا.....!!!!؟؟؟؟
باز هم شکر . ممکنه به نظر عادی باشه ولی عادی نیس .نمیخوام بدبین باشم اما کم شده نایاب شده گم شده این لحظات ناب مهربانی و چه خوب که یکی چون شما ثبت میکنه این تکه های محبت این حلقه های مـفـقـوده تا کمی به یاد خود بیفتیم .ممنون
من اگه می دیدم... بغض می کردم..یه بغض سرخوشانه...
وبلاگ کارپه باز هم بروز گردید.اگر وبلاگ بنده را قبلا مورد لطف قرار داده و بازدید نموده اید.مطالب جدید را ببینید. در غیر این صورت خوشحال میشوم قدم رنجه بفرمایید.
و همین لحظات زیباست که زمین را زنده نگاه داشته است .
و آن راننده حتما روزی عاشق بوده است.
شبیه آن راننده تاکسی در فریاد مورچگان محسن مخبلباف که مسافرانش را پیاده کرد وسط بر بیابان تا مگسی را که در ماشین بود به جای اولش برگرداند ...دیشب دیدم
ارسال یک نظر