روز فاجعه ای در دانشکده داشتم که با مقادیری گریه و زاری وداد وبیداد همراه بود. خونه اومدم و با بختکی روی سینه ام خوابیدم
بیدار شدم و دیدم که وضع خراب است و باید روزم رابسازم
قرمزترین روژلبم را زدم و به راه افتادم. من عاشق خیابانهای شب عیدهستم با وجود گرانی با وجود ترافیک شدید و ...
بین مردم و برای خودم در پرده فروشی ها در رنگ ها و نقشها چرخیدم وبرگشتم خونه...
اگه امشب تو خیابون یه خانم با لبهای خون خری دیدید که چهار تا بالش لایکو را روی کولش انداخته بود(اخه مچم را داشت اذیت می کرد) و بستنی قیفی می خورد(اخه تاکسی خالی نبود گفتم راه کوتاه بشه) مطمئن باشید که خود خُلش بود
۲۱ نظر:
خيابون هاي دم عيد براي منم خيلي حس زندگي دارن. راه حل خوبي بود!
ترافیک، اولین نشانۀ نوروز.
وای خدا کاش دیده بودمت. اگه دیده بودمت روز من هم ساخته می شد. همه هیچی اون طرز گرفتن بالشها دیگه آخرش بود.
Duset daram!
هر کاری کنن این شب عید رو نمی تونن بگیرن.
khosh bash dami ke zendegani in ast gis tala joon
man ham ba doshak abari az meydone topkhone omad ta khone vali koli matalak khordam albate
بالشتات مبارک
سلام ... نمیشه بیای شیراز خرید کنی ..؟؟؟
راستی من یک مطلب توی وبلاگم نوشتم که فکر کنم بد نباشه همه شیرازی ها و شیراز دوست ها یه نگاهی بهش بندازند ... مرسی
ندید عاشقتم...
ندید عاشقتم..........
manam asheghetam..
دیدمش دیدمش
خود نازنینش بود
اون "خل" رو پاک کن . من روی گیس طلا تعصب دارم چاقو می کشم هاااا
گور بابای همه ی حسودا
بستنی قیفی رو عشقه
نوش جووووووووون
خدا بودی یعنی تو توی اون حال هر کی دیده روزش روز شده
اوووه ! گيس طلا جان ! راست گفتي !!
منم خيلي اوقات تنهايي ها رو ، ناراحتي هارو رو دوش اين خيابون هاي شلوغ و پرترافيك جا گذاشتم!
گریه داد و بیداد گیس طلا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
ما هنوز هم " زندگی " میکنیم ؛ آخ جون!
اي كاش من هم مي تونستم چنين حركتي از خودم مي كردم و اين روزهايي كه نمي دونم چه مرگمه تو چارديواري خونه و اداره رسما خل نمي شدم...
بالشای نو مبارک!
آی دلم می خواد ببینمت آی دلم می خواد!!! چی می شد تو دوستم بودی!!!
yani man faqat mixam beduni ke cheqaaad asheqetam hamshahri
yani hamin base ke faqat beduni cheqaaadr xateret azize
cheqaadr delam mixad ye sobh ta shab beshinam be tamashat
hamina
ارسال یک نظر