زمانی که در دانشگاه جزو تیم آمادگی جسمانی بودم، تا لحظه مسابقه گرمکن را در نمی آوردم که در لباس بدنسازی همان اندک انحناها نیز از میان می رفت و من 40 کیلو بودم.
به تهران امدم و دبیر دبیرستان عربهایی شدم که در برابر دخترانش وزغی بیش نبودم و تراژدی همچنان ادامه داشت و من 43 کیلو بودم.
همینطور بودددددددددددددتا آب تهران معجزه کرد، هورمون ها هم دست به دست هم دادند و به زیتون هم شدیدا علاقمند شدم و استخوانی ترکاندم ترکاندنی. به سرعت از 43 تا 60 را رفتم که فهمیدم دیگر دارد اوضاع خطری می شود و ترمز را کشیدم.
الان سالهاست که دوروبر 58-60 می پلکم و خاطره آن دخترک لاغر را فراموش کرده ام. آنچه که باقی مانده است، خاطره دردناک جسمی است که دوست نداشته ام. بدنی که همیشه مورد قضاوت قرار گرفته و باعث شرمساری ام بوده است و هیچگاه با آن آشتی نکردم.
و حالا در این بازار برده فروشان تهران که زنان همگی بر روی ترازوی فروش هستند و نگران گوشتهایی که تمامی مغزشان را پر کرده است، هر تحسینی که بابت بدنم می شنوم رنجم می دهد. به یادم می آورم تمامی نگاههای قیمت گذار سالهای پیش را که : نه زیادی لاغر است...
و شما ای زنان و دخترهای تپل ، گوشتهایتان را دوست داشته باشید ...زیبا هستند...
۱۹ نظر:
من 60 خریدم . تا حالا که خراب نشده . چند جا 70 و 80 میدادن یکی گفت چون آشنایی 60 ( من که نمیشناختمش ) پرسیدم اصله ؟ گفت اصل که نه ولی جنسش خوبه . 10 روزی هست همراه دی وی دی که باهاش بود تمرین میکنم ولی تغیر قابل توجهی ندیدم . شاید برای اینه که هنوز همونقده شایدیم بیشتر میخورم / ولی واسه ورزش خوبه .
این هم یه نوع نگاه به جسم زنه
البته من هم مثل کودکی شما جسم لاغری دارم ولی نگاه و حرف دیگران رو زیاد به دل نمیگیرم، هر چند خیلی دوست داشتم اندام متناسب تری داشتم تا بیشتر مورد تحسین قرار میگرفتم
من نگاه تقریبا متفاوتی دارم به نمایش زن ها در انظار عمومی که در وبلاگم نوشتم
daszarrin.ir
امیدوارم شما هم مطلب من رو بخونین و نظرتون رو بگین
Colgando En Tus Manos
Carlos Baute & Marta Sánchez
موزيك اسپنيش..
خوب مالك بلاگ.. كلا از اين حركت كه موزيك اسپنيش لينك ميدم رضايت داري؟ يا برم كاسه كوزمو جم كنم..
http://www.4shared.com/video/qdXO-15D/colgando-en-tus-manos.htm
کاملا رضایت دارم:)
نميدونم چرا اينقدر ذوق مي كنم وقتي مخصوص من جواب مينويسي..همين جوري كه خنديدي منم خندم گرفت :)
سلام آبجي
شما رو به جاي گيسو طلا گوت(كان در زبات شيرين آذري) طلا هم ميشه صدا گرد؟
هر سال باید موقع بودجه بندی خانواده بخش اعظمی رو به این دستگاه های لاغری اختصاص داد. هر دفعه یکی جدیدش تبلیغ می شه میشنوی که این یکی خیلی خوبه از اون بهتره این دیگه جواب می ده!
نه عزیز من وقتی توی نوعی هر روز 5 وعده غذا می خوری و از جلوی تلویزیون جم نمی خوری دستگاه از آسمون هم نازل بشه هیچ کاری نمی تونه بکنه.
حیف نیست آدم هوای پارک رو تو صبح ول کنه بشینه تو خونه جلوی تلویزیون و انتظار داشته باشه یه دستگاه شکمشو براش آب کنه؟؟
منم لاغرم. حرف هم که تمومی نداره گاه بیگاه می شنوم ولی برام مهم نیست. من با هیکل خودم مشکل ندارم و اجازه نمی دم مردم برام تصمیم بگیرن در این مورد به خاطر 4-5 کیلو بیشتر روزگار و برام تلخ کنن
laaghar o chaagh har 2 taa 2 daste and : baziaashoono mishe tahammol kard ba'ziaashoonam na
mohem ine ke aadam khodesh az khodesh rezaayat dashte baashe
GIS TELA khosh tiiiiiiiiiiiiip
be naashenaas link spanish :
mamnoon kolli savaab mikonid
az gis telaa joona m mamnoon ke mizaare injaa belinkan
قربونتون برم خانوم. شما ماهين. خودتون خبر ندارين. :)
ای خواهر من از دوره نوجونی شروع کردم به گرد و قلمبه شدن و بعد از دانشگاه یه خورده لاغر شدم الان هم 56 تا 58 کیلو هستم (به نظر خودم متناسبم) ولی همه چه اون موقع چه این موقع به من می گن تپل خانوم! پس خواهر جان برو خوش باش و بیخیال این ملت بشو که فقط یاد دارن ایراد بگیرن
(خوشگل باشی میگن هیکلش خوب نیست درسخون باشی میگن خونه داریش خوب نیست عاقل باشی میگن لوند نیست و الخ)
شوما بی نظیری! دوست داشتنی!
با 10naz موافقم
میدونین؟ معرکه مینویسین چیزهایی رو که در نزد مابقی دیگه علی السویه شده.
و من بالاخره یه روزی اینا رو فیلم میکنم
گفته باشم
حالا ببینین
به نظر من این توتال کور فریبی بیش نیست. اگه می خواید
چربی بسوزونید (یعنی اندامتون جوریه که اول باید یه حجمی چربی آب بشه) هیچ فرقی نداره چه ورزشی کنید و اصلا نیازی به ورزش موضعی ندارید. چون بدن خودش تصمیم می گیره که چربی کجاش رو آب کنه. اینکه دراز نشست شکم آب می کنه اینجوریه که خب به هر حال ادم کالری می سوزونه و چربی اب می شه اما هرکار دیگه ای هم کنه که اون مقدار کالری بسوزه همون چربی اب می شه. ورزش موضعی واسه حجم و فرم دادن به عضله است. خلاصه که من هیچ از این توتال کور که ملت رو گول می زنه خوشم نمی اد.
محشر بود گیس طلا........خیلی خوب تلخی این تحقیر رو توصیف کرده بودی..........
راستی از همین الان برای پاییز دعوتت می کنم رودبار که بیای پروسه فرآوری زیتونها ر با چشمای خودت ببینی البته حسابی هم زیتون تازه بخوری
.......
حتما می یام زهره جان
کاری ندارم. خیلی حس داره نوشته های تو.
سلام
نمیدونم چرا تا امروز بعد از گذش ماهها از خوندن وبلاگت فکر میکردم تو خیلی خیلی چاق و گوشتالوئی!؟
همیشه تصورم از گیس طلا یه دخمر شیرازی چاق و چله بود که به سختی توی سفر خودش رو از تپه ها و صخره ها بالا میکشه.
علی
چقد خوب مینویسی!
از محسن(علوی پور) ممنونم که این وبلاگو بهم معرفی کرد.
موفق باشی
ارسال یک نظر