دارم چمدونهای خواهرک و مادرک را می بندم . خواهرک همه چیز را به من سپرده و فیلمهای خودش را زیر و رو می کند و مادرک مدام بین وسایل و ساکها و چمدونهاش وول می خوره و سئوالات زیر را به صورت لوپ تکرار شونده می پرسد:
- ووی به خدا یی چی مهمی یادوم رفته
- نقرام کو؟
- حالو می ذارن ما کارتون ببریم او تو؟
- ایی ای چیامون ریختن بیرون که آبرومون میره
- حالا تاریخ بیلیطو درسسه؟
- ای زعفرونا روغن پس نده
- رب انارو کجو گذوشتی نکنه بی ریزه
و من به خواهرک نگاه می کنم و لذت می برم از آرامش خاص این نسلِ عزیز...آنچه که نسل من مزه اش را هم نچشید
.
.
.
دارد قاه قاه به بارنی می خندد
۱۷ نظر:
عجب دل و پتکی دارند این نسل عزیز !
مردم یه جاهایی بجای دست و دل داشتن یا دل و دماغ داشتن ، میگن دل و پتک داشتن .
پتک با فتح پ و ت و سکون ک !
والو انگو جيگرت خون كِردن:دي
kho khodai barni khande dare chera zur migi?
گیس طلا جان از این رب انار و لحن مادرک یاد قصه رسول پرویزی افتادم که شرح سفری است به همراه همه سفارشات و بارهایی که دوست و آشنا و همسایه به راوی سپرده اند...
gis tela jun bebakhshid mamulan tu ye post 2 ta nazar nemizaram ama dashtam posta ghadimito mikhundam be ye nokte jaleb bar khordam
نوار بحداشتی
aval goftam eshteba chapie ama
رفتم تو مغازه نوار بحداشتی بگیرم
&
امروزتمام محله نوار بحداشتی انتخابی من را دیدند
eyval eyval hagh dashtan emtehane doctora ghabul shodi radet konan badan ghor mizani chera radet kardan dafe dovom chetor ghabulet kardan?
postetam male
29 april 2006
age bavar nadari khodet bebin :D
چه لهجه ی زیبا و شیرینی!
تقریبا شبیه مال ِ مادر شوهر ِ من
برای ناشناس :
فک کنم برا خاطر عمو فیل تر چی ، اون وا}ه رو گیسی جون با غلط املایی نوشته
ای جان چه خوشکل حرف می زنه مامانی بخورمشون
از طرف من هردوتا شونو ببوس
ایشالله سفر خوب و خوشی داشته باشن و زود ببینی شون
منم دلم براشون تنگ می شه
من عاشق لهجه نازنین شیرازی ام
چه طنزی داره این مادرک....زعفرونا روغن پس نده؟؟چرا همه مادرا شبیه همن؟؟
و لذت می برم از آرامش خاص این نسلِ عزیز...آنچه که نسل من مزه اش را هم نچشید
نسل ما شاید هنوز تکلیفش رو با بمباران تبلیغات و بمباران خمپاره تعیین نکرده بود، نسل ما خیلی وقتها نسلی بود که اجازه می داد کشون کشون به بهشتش ببرنش، نسل ما نسل نفرین جسم بود و انتظار بیهوده ی بهشت...
نمی دونم شاید این نسل ، بهشت خودش رو روی تردیدهای ما بنا کرد، روی سرگشتگی ها و رنج هامون......
jat hesabi khaliye ke :)))
و من عاشق اين لهجه ي اصيل و نازنين شيرازيم.
لهجه اي كه رته رفته با سپري شدن عمر نسل قديم عمرش در حال انقراض است.
كاش مي شد با لهجه سخن گفت بدون ترس از اينكه ديگران به اين فكر نكنند طرف بچه شهرستاني است.
واقعا خوش به حالشون...
دس خدا
دس خدا
سلام
ها والا .
بهترین ها
ارسال یک نظر