۲۷ تیر ۱۳۸۹

سیستم امانت خودکار rfid

یعنی من عاشق این سیستم دیش دین داران کتابخانه فرهنگستان هنر هستم. اینقده حس خوبی به آدم دس می ده. خودت می ری کتاب سرچ می کنی، می ری پیداش می کنی، میایی با کارتت تو دستگاه می ذاریش، اون وق یهویی کتابا می ره تو کارتت! جل الاخالق
خیلی آدم احساس آدم بودن بهش دست می ده. کسی هم کاری به کارت نداره .مجبور نیستی هی دو ساعت سرپا منتظر بشی تا کتابدار بیچاره بره کشون کشون کتابهای تو و بیست نفر آدم دیگه رو کول کنه بیاره.تازه چون خودت می ری تو مخزن می بینی ای این کتاب بغلی هم چیز خوبیه ها
برای منم که متخصص دیر آوردن کتابها هستم با تمدید از تو خونه مشکلم حل شده . پس دادنش هم همینطوری یهوی یه . کتابها و کارتت را می ذاری تو دستگاه دکمه شو می زنی خلاص
تنها ایرادش اینه که فقط دو تا کتاب می تونی بگیری که حقیقتا کمه اما می تونی یه عالمه برداری تو همون دستگاهه امانت بگیری و بری بشینی تو سالن همشو اونجا زیر رو رو کنی. فضا خنک و دوستانه است و اصلا شبیه کتابخونه ملی ترسناک نیست. کتابدارهاش هم خیلی خیلی خوش اخلاقن و همینجوری لبخند می زنن
خدا پدر صاحب اصلی اش را بیامرزه . اینترنت وایرلس هم نداشت که راه افتاده . اون حیاط کوچولوی و باصفا ش هم که خیلی نوستالژیکه و همیشه هم یه نمایشگاه هست که بری یه چرخی توش بزنی.
همه هنرش گفتم عیبشم بگم
هیچ جایی برای خوردن هیچ چیزی نداره به همین علت من ظهر بر می گردم خونه و اگرنه تا شب می موندم
قربونتون برم تو همو حیاطو کنار همو حوضو زیر همو درخت بید مجنونو یه بوفه بزنی خدا صد در دنیا یک در اخرت بهتون بده . تخت هم نزدی نزدی

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

گیس طلای عزیز:
اگر امکان داره آدرس فرهنگسرا را هم بگذار.
من فقط تابستان می آیم ایران. و آدرسها را نمیدانم.
با تشکر

گیس طلا گفت...

خیابان طالقانی جنب سینما فلسطین. خیابان شهید مظفر ساختمان صبا پلاک 53

سمندر گفت...

حتی تصورشم قشنگ بود
ممنون ....

ناشناس گفت...

متشکرم گیسو طلای عزیز بابت آدرس.

ناشناس گفت...

جای یه کامنت اینطوری خالیه که مثلا دختری به نام ( مثلا ) پرندوک بنویسه :



... منم خیلی دوسسش دارم !

بچه گربه گفت...

این آمار وبلاگت چشمو درآورد!
تو دهات ما آمارو اون گوشه موشه ها میزارن
.
.
.
جای شما رو نمیدونمم!

بچه گربه گفت...

باس به بچه های آستان قدس بگم کتابخونه حرمم اینطوری کنن ... الانه که کتاب گرفتن خیلی اذیته!

Unknown گفت...

شما هم که شیرازی و کلا خسته ی این چیزا:دی

کیقباد گفت...

بعضی چیزا خوبن و چون خوبن توو ذهن حک میشن برای همیشه . چیز خوب خوبه حتی اگه تهش به آدم برسه . مث یه پلوی خوب که با برنج خوب درست شده حتی اگه ته دیگش به آدم برسه !
کتابخونه هم که کلن چیز خوبیه . اگه متصدی و کتابداراش هم خوب باشن که دیگه نور علی نوره . حالا اگه کتابداراش دو تا خانم باشن اونم از نوع بی حجابش که دیگه واویلا !
اینجوریه که اگه سال 57 باشه و کتابخونه ی کانون پرورشی کودکان و نوجوانان و دو تا خانم کتابدار خوب با موهایی یکی بسته و یکی افشان ، میشه خاطره ای از یه دورانی که یه عمر توو ذهن آدم حک میشه . حتی اگه اون دوران منحصر به همون چند ماه ته تو های اون روزگار باشه . حتی اگه فقط ته دیگ اون دوره به آدم رسیده باشه !

ناشناس گفت...

آخ جون منم مهرکه بیام تهران میرم عضو میشم...

شاهزاده خانم سیارک 378-1 گفت...

سلام

عضویتش برای همه امکانپذیره یا شرط و شروط داره؟ من هم بیام حتما میرم عضو میشم این سیستم رو تو ایران ببینم.

اما یه چیزی بگم یکخورده مربوط یک کم نامربوط. اینجا چند وقته یکی از سوپر مارکت های اصلی سلف سرویس پرداخت راه انداخته. یعنی جنس هارو که بر می داری بعد دیگه صندوقدار وجود نداره خودت میری پای دستگاه، جنس هات رو اسکن می کنی، وزن شدنی ها رو وزن می کنی، آخرش هم یا نقدی یا با کارت پرداخت می کنی. اگه هم پول لازم بودی پول از حسابت می گیری توی همون سوپر مارکت. نمی دونم جاهای دیگه پرداخت سلف سرویس تو سوپر مارکت چقدر جا افتاده اما برای من از دو جنبه جالب بود. اولیش اعتماد و احترام به مشتری، دومیش اینکه اینطوری پیش بره خیلی از صندوقدارها بیکار میشن!

کلا سیستم های مکانیزه چیز جالبیه، خیلی هم آدم رو فیلسوف میکنه!

sandbaad گفت...

می زنم برات ... تخت هم می زنم

قلیون چی ؟‌اهلش نیستی ؟ دیزی ؟ ماست و دلار ؟ اینو که دیگه پایه ای نه ؟‌ تازه اینجوری می تونی تا شبم بمونی ... اگه گفتی چرا ؟ خب چون گشنه ت نمی شه

شيوه‌ي رندانه گفت...

سلام خانم
من يكي از اون كارمنداي بدبخت كتابخونه‌ي فرهنگستانم. شايد منو ديده باشيد. بخش ديداري‌شنيداري.بچه‌هاي كتابدار خيلي زحمت مي‌كش اما ازشون بپرسين محاله بگن چقد حقوق مي‌گيرن (چون روشون نمي‌شه بگن) و تازه شما ميري خونه ناهار و ما نمي‌تونيم راحت حتي ناهار بخوريم چون وقت ناهار نداريم. هزار تا مشكل هست ولي ببينيد كه اونا چطور هميشه خندون هستن و جواب مناسب به اعضاي محترم ميدن. كاش درداي ما رو هم منتقل كنيد به بالايي ها چون حرف ما ها رو كسي نمي‌شنوه.اگه كتابخونه خوبه بخدا بخاطر كارمنداشه اما هميشه بالايي ها پزش رو ميدن و از تشويق‌ها بهرمند ميشن. از درداي ما هم بنويسيد. ممنون كه شما ديديد تلاش بچه‌ها رو.

Unknown گفت...

همه هنریش گفتم عیبشم بگم


دیییییییونه شدم با ای استفاده ی به موقع از لحجه!
باریکلو!
ایشالو سعادتی باشه زیارتتون کنیم تو کتابخونه اوو!

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...