رفته بودم سر صحنه فیلم یکی از دوستام، جمشید هاشمپور توش بازی داشت.
تمام مدت بهش نگاه میکردم و تلاش داشتم که لای خطوط صورتش" بازپرس رکنی"" پرده آخر" را پیدا کنم که.... نبود.
پس کجا می روند اینها همه که دوستشان داریم؟
"بازپرس رکنی" برای من زنده است ، وجود دارد و در جایی دارد به کارش ادامه می دهد. آن لحنش خطاب به داریوش ارجمند که: حیفش نبود؟ که حقیقتا حیف فروغ الزمان(فریمافرجامی) بود که بمیرد.
ان نگاه رو به بالا که پیشانیش را چین می داد زمانی که شیشه شکسته عینک را پیدا کرد...
نمی دانم میخچه پایش خوب شده ...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
چهل عدد مقدسی در اساطیر ایران است. اهورمزدا آسمان را در 40 روز می سازد. چهل تعداد روزهای ناپدیدی هفت ستاره خوشه پروین است. در بابل بر یکدور...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
تولدم مبارک
۱۶ نظر:
میخچه که خوب نمی شه
من فیلم پرده آخر را به یاد دارم ولی نمی دانم چرا چهره بازرس رکنی را به یاد نمی آورم!!!!!!!!!!!!!
و من تا همیشه ی خدا ! بیاد خواهم داشت سوسیس بندری ، رقص بندری و زینال بندری را ...
و جمشید آریا را !
آخ کیقباد منم از این آدم فقط همین رو خوب یادم است. :))
سلام
وبلاگ خوبی دارید
اگر تمایل به تبادل لینک دارید به من خبر بدید
مرسی
موفق باشید
و من رو یاد ناخدا جوان فیلم مادر میندازه !
گیس طلا جان گاهی دلم میخواد برخی نوشته هاتو تو فیس بوک با ذکر منبع بذارم،اما نمیدونم اجازه اینکارو دارم یا نه،اگه دارم لطفا بگو،ممنون میشم.
مشکلی نیست بهار
ممنون که سئوال کردی
يه زماني قهرمان بچگيم بود
زينال بندري
بفرمایید جادوی اعتیاد
پرده آخر يادم آمد و تصوير خاكستري فريماه فرجامي روي پرده سينماي خيابون جمهوري...چند ساله بودم؟
وبلاگ خوبی داری
تنها هنرپیشه ایرانی که هنرهای رزمی هم بلد بود(بلد است)
آخ آخ امان از جادوی صحنه هایی که در ذهنت آنچنان مینشیند که حس میکنی که با سنگ فرز هم پاک نمیشوند ..
تصاویر بازی هایی که که انگار خود حقیقت را باریده اند ..
مثل میمیک صورت همفری بوگارت در کازابلانکا..یا تصویر جاودان رت باتلر که بادیدن هر فیلمی بعد از بر بادرفته از او ،انگار رت بود که بازی میکرد نه کلارک گیبل ...
در مورد تصویر ناخدای فیلم مادر بیشتر این جاودانگی رو احساس میکنم، در بازی روان آقای جمشید هاشم پور. گویی اینکه سینمای واروژ کریم مسیحی هم کم خاص نیست...
اه ه .. چقدر فک زدم شرمنده ...
سلام.
عاليه.
من تازه شروع كردم. به من هم سر بزن خوشحال ميشم نظرتون رو بدونم
استاد لا به لای چین های زندگی را هم گشتید؟
ارسال یک نظر