۲۷ آذر ۱۳۸۹

چيزها يي ديدم بسي شگرف...

از سفر برگشتم.
خسته ام.
روز آـخر 17 كيلومتر را پياده روي كردم.
اما....

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

رسیدن بخیر :) خسته نباشید D:
این چیزای بس شگرف که دیدین، از نوع خوبش بود یا بدش؟

مهسا گفت...

به به
سلام، رسیدن بخیر
خداقوت

(آآآآآآآآآآآخ جوووووووون سفرنااااااامه)

mehrdad گفت...

سلام رسیدن بخیر من پیگیر سفرنامه ات بودم خیلی خوب بود خوش بحالتون حتما خیلی خوش گذشته به هر حال خسته نباشید

ناشناس گفت...

17 تا رو جدي؟!
گيس طلا استقامتت عجيبه ها
تازه از يه شيرازي ام بعيده

زرافه خوش لباس گفت...

جه فايده...عكس كه نمي گذاري:)

Unknown گفت...

به خدا اگه من باور کنم.....1 ماهه توی دختر شیرازی جیگر همرو خون کردی عکس نزاشتی تنبل بعد 17 کیلومتر راه رفتی.....

Huoman گفت...

بابا...
خسته نباشین
سفرنامه رو کی شروع می کنین؟؟؟؟؟

پرویژ گفت...

سلام
اونقدر دلم میخواد میشد توی یکی از این جور سفرها باشم
خوش بحالتون
خوش باشین

Mahdie گفت...

وسوسه مي كني ها گيسو جان!!!
فقط يه نمور ميگي دل آدمو مي سوزوني!
خب بيا و تعريف كن چي ديدي... :)

حمید62 گفت...

همیشه به سفر

مژگان گفت...

سلام گيس طلا جون
رسيدن به خير
مشتاقانه منتظر خوندن سفرنامه‌ات هستم. توي اين تعطيلات من مشغول درس خوندن بودم ولي همش ياد تو و لاويج مي افتادم و پيش خودم مي گفتم، گيس طلا الان در چه حاليه؟!!
ما رو خيلي منتظر نگذار

sandbaad گفت...

khaste nabaashi
montazere safar naame haaye jaadooit hastim pas

ساراخانم گفت...

خسته نباشید

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...