روز میز سوزن دوزی که از جمعه بازار گرفته بودم پهن کردم .
گیلاسهای پایه بلند بلور آبی رنگ را گذاشتم روی زیر لیوانهای های شیشه ای که گلهای آبی دارد .
داخل گیلاسها سکه ، سنجد،سمنو، سیر وسماق ریختم. سیبهای قرمز را شستم و وسط میز گذاشتم.
سه تا نارنج که از درخت باغچه خانه شیراز چیده بودم در آب انداختم.
گلدان سفالی سبزه را دوباره آب دادم.
قران مادرک را جلوی آینه گذاشتم و گلدانهای آبی رنگ ایکیا را پر از آب کردم و شاخه های شب بوی سفید را درآنها گذاشتم.
شمع های کوچک آبی رنگ را روی میز چیدم و روشن کردم.
روی صندلی راحتی نشسته ام و به میز نگاه می کنم و لبخند می زنم به لحظه ای که در آنم ....
۱۵ نظر:
pas sabzat koo?
gandom nakashti?
ممنون از یاداوری ناشناس عزیز
پس داری از موتور سواری لذت می بری...
سالت به شادی دخترو
گیسو جان
سال نو مبارک و همیشه سالم و تندرست از لحظات خوب زندگی لذت ببری.
پ.ن من و خواهرک اسم این لحظات خوش زندگی رو گذاشتیم. با سه نقطه البته!
نمیدونم چرا ویراز پاک شد!
خوشبختي درك همين لحظه هاي كوچك و شاد :)
گيسو
ايشا.. امسال و هر سالت پر از اين لحظه ها باشه
Carpe diem
عيد شما مبارك
سال نو مبارک گیسوی باذوق دوست داشتنی . چه خوب که از مامان عزیز رو دوباره یاد کردی ...عید ایشون هم مبارک ... ایشالله با عزیزانت سال خوبی داشته باشی و سلامت و کامیاب باشی
بوس
سلام گیس طلای عزیز. توی سال 89 بارها از خوندن نوشته هات لبخند روی لبهام نشست ، مرسی که هستی و مینویسی.
آرامش لحظاتی رو که توش هستی احساس میکنم. امیدوارم سال جدید وجودت سرشار از آرامش و انرژی حیاتی باشه.
مواظب خودت باش به امید دیدار.
عيد يعني همين.لبخند به لحظه اي كه در آنيم. مبارك باشد
عيد يعني همين.لبخند به لحظه اي كه در آنيم. مبارك باشد
سال نو مبارک گیس طلا جان. امیدوارم سال خوبی داشته باشید
اولین عید است که از وطن دورم و آنقدر غمگین که حتا هفتسین هم برپا نکردم.
عیدت مبارک گیسو جان.
چقدر این فضای خونه ات آشناس. کجا دیده امش قبلا :))) سال نو مبارک گیس طلا!
che mize ghashangi
tabrik
n.
istanbul
ارسال یک نظر