فکر کردی چی ننه؟ کسی از مردن ما ناراحت میشه؟ نه ننه...سه دفعه که آفتاب بیفته لب این دیفار و سه دفعه که اذون مغربو بگن؛ همه یادشون می ره که ما کی بودیم و واسه چی مردیم...
.
.
.
فقط این روزها سه روز شده سه ساعت
فقط...
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۲ نظر:
چی شده گیسو جان؟ برای کی اتفاق افتاده؟ خیلی ناراحت شدم...
وقتی یک چیزی زیاد اتفاق بیوفته، روزمره میشه و وقتی چیزی به روزمره گی دچار شد خیلی زود هم از یاد میره. متاسفانه ایران بوی مرگ میده این ماه ها و سال های اخیر.
برات عمری طولانی و شادتر آرزو می کنم.
ارسال یک نظر