دوستم
داره ماشین را پارک می کنه ،تو آینه نگاه می کنه و زیر لبی با خودش می گه: فکر کنم کونم کجه....
پیاده شدیم ، دختر سه ساله اش با دقت به پشت مامانش نگاه
می کنه می گه : ولی مامان کونت خیلی قشنگه که !!!
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۴ نظر:
اگه اونجا بودم لپاش رو چنان می کشیدم که گریه اش در آد دختره دوست داشتنی :*
ای جان :)
تو شکار سوزه ها واقعا محشری دختر شیرازی.عاشقتم
منظورش چی بود ؟
ارسال یک نظر