۹ بهمن ۱۳۹۱

خوشم می اومد کوتاه نمی اومد از دلبری

خانم میانسال جذابی با یه دسته گل بزرگ و سفید وارد تاکسی شد
پیرمرد راننده گف:ت وای چه گلهای شادی دارید
زن گفت :شاد نیست واسه مراسمه 
پیرمرد گفت: ولی خیلی خوش بو هستند
زن گفت: نه اینا بو ندارن....دیگه خیلی وقته که گلا عطر ندارن
پیرمرد گفت: پس این عطر وجود خودته که تاکسی را برداشته 

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خخخخخخخخخخخخخخخخ

دریا گفت...

سلام مدتیه میخونمتون ...
دلم میخواست شاگردتون باشم .......
همیشه سالم باشید وشاد......

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...