۲۹ دی ۱۳۹۱

روی کاغذه نوشته بود Calvin Klein2012

ترم خواهرک تمام شده 
اومد اینجا یه شب موند و بعد رفت شیراز پهلوی مادرک
دیشب فیلمهای خوابگاهشان را برایم می گذاشت و من ترکیدم از خنده 
خب این بچه  ژن های هنری خانواده را به ارث برده و در نتیجه شبهای امتحان برای گشایش روح دوستان وحشتزده اش برنامه های هنری اجرا می کرده 
در یکی از برنامه ها تبدیل به شیخ  عرب چاقی شده بود که رقص شمشیر می کرد و در حین رقص سعی در دلبری از دخترها می نمود
اینقدر خوب هیزبازی می کرد که یکی از دخترها جدا از این شیخ نظرباز چندشش شده بود 
توی یه برنامه دیگه یه خواننده پاپ شده بود  و با میکروفونی که در واقع یه ملاقه بود و موهای افشان می خوند و این ور و اون ور می پرید و آخرش هم گیتارش را (که یک ماهیتابه بود)به زمین می کوبید 
این وسط دیدم یه کاغذ با نوشته ای روی آن، به پشت شلوارش آویزان است که معلوم نبود چی نوشته . ازش می پرسم: چی نوشتی اینجا خواهری
 می گه: آها این مارک لباس زیرخواننده است، دیدی از بالای شلوارشون می زنه بیرون 

۳ نظر:

Pardis گفت...

kash man hamclas khahare shoma boodam.
:)

AmirHosein Asadpour گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
AmirHosein Asadpour گفت...

ایول به خواهری تون

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...