زن آبدارچي خسيس دانشكده با چشماني پر از اشك به موقرمز مي گفت كه: مي خوام بعد از مرگم منو تو قم دفن كنن
مرد خدمتكار در حال جارو زدن گفت: خبر از اجاره آمبولانس تا قم داري؟
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر