۱۰ مهر ۱۳۹۴

باهاش مي خونده: بزن بزن

پيرمرد عاشق گوگوش بوده، همه پولاشو جمع كرده بياد تهران گوگوش را ببينه، 
نوه ها هم مي برنش يه كاباره و يه خانم مو كوتاه پيدا مي كنن و نشونش مي دن 
اونم خوشحال بر گشته روستا و به همه  گفته كه بالاخره گوگوش  را ديده

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...