۱۴ مهر ۱۳۹۴

ايرانيان غريب

جواني تپل و قدبلند با مشكلاتي در راه رفتن و حرف زدن پرونده  تمديد گواهينامه اش را به منشي جدي و  عينكي داد
منشي پرسيد: تصادف كردي تازگي ها؟
-نه
-مادرزادي اينطوري؟
- نه سكته رد كردم
- پس چرا تو پرونده ات چيزي ننوشته؟
-مشكلي  واسه گواهينامه نداشتم
منشي خيلي جدي از بالاي عينك نگاه كرد و گفت :حالا داري 
پسر سر پايين انداخت  و گفت: خوب مي شم
منشي : انشاله
مرد ميانسالي  با خنده گفت : نگران نباش تا چند سال ديگه به فلجها هم گواهينامه مي دن
منشي با همان جديت تكرار كرد: انشاله

۲ نظر:

Narcis گفت...

Fantastic!

بهزاد گفت...

از غريبي و عجيبي گذشته، زامبي شده ايم ..زامبي.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...