۲۵ آبان ۱۳۸۳

خود کنترلی

من برگشتم با ترانه ای که در ماشین دوستم در شمال مدام در گوشم می پیچد...اگه بازم گیسوی پریشون بیینی خود تو نگه دار ...خودتو نگه دار
بامزه اینکه به تهران که رسیدم و تاکسی که گرفتم دیدم ادامه داره ... اگه بازم چشمای غزل خون ببینی ...خودتو نگه دار... خودتو نگه دار

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...