بابا این جوک ها واقعا خاطره است
شوهر دوستم رفته بعد از سالها فرار از سربازی بالاخره مجبور شد بره سربازی... بعد از یکسال خدمت فهمیده اون واریسی که سالهاست آزارش می ده باعث می شه معافش کنن...حالا نمی دونه ذوق چند ماه باقی مانده را بکنه یا ک ون سوزیه این یکسال را
لازم به ذکر نیست که همسر دوستم ترک می باشند
۱۱ اسفند ۱۳۸۶
i q
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۱ نظر:
نه! این خوب نبود
ارسال یک نظر