۲۷ مهر ۱۳۸۸

مامان داره آواز می خونه، بهش میگم :مامان تو واقعا تو آواز استعداد داشتی ها ..حیف شدی
مامان می گه: نه تو شعر داشتوم، آم استعداد شاعریمو ای(اشاره به خواهرک) کور کِرد، هی صوبا واسش آواز می خوندم تا بیدار بشه، هی گفت بی صدا ،حالا افسرده می شم، شمام غصه میخوری..
خواهرک می گه: ا مگه من هی بهت نمیگم صوبا برو کنار دریا شعر بوگو
مادرک می گه: او موقع که وقت شوکوفاییم بود نی ذوشتی حال دیگه شعروم نم یاد!

۱۲ نظر:

حسین گفت...

سلام خانم.
جدا از اینکه ما رو یاد اون لهجه باحال شیرازی میندازین و خیلی از وقتها خنده ای به لب میارین منون.
از شیرازیها انتظار زیادیه ولی کاش می شد که از شما برای پاسداشت لهجه گرامی شان تقدیر و تشکری می کردند.

کیقباد گفت...

داشتوم؟
ببخشید . فضولیه . پیش قاضی و معلق بازی نباشه ولی داشتوم غلطه .
دشتم درسته . با ضم د و فتح ت !!

جفنگ میرزا گفت...

خوب دیگه راست میگه بنده خدا

فروه گفت...

سلام خانوم طلا. دو - سه روزی طول کشید تا کل آرشیوتون رو بخونم و به امروز برسم. کاش مثل خیلی وقتا هنوز سرخوش تر بودین. سر خوشی و خوشی کردن با دلایل ساده از خصوصیات ذاتی ما شیرازی هاست. کاش اجازه ندین این رد پای 40 سالگی عمیق بشه. 36 سالگی تون خیلی شاداب تر از 36 ساله بودن بود. باز هم برویید و شاداب بشید.
خوب باشید.
بهتر از همیشه باشید.

زرافه گفت...

من كلا شيرازي ها رو دوست دارم.
در اين جشنواره وبلاگ نويسان برتر راي اول رو دادم به شما سركار گيس طلا خانوووووم. اين رو محض پاچه خواري گفتم و نه ديگر هيچ

زیژخک دیوانه گفت...

طفلک

مامان نه هاااا ، تو!

خوشه چین گفت...

فقط خدا میدونه که ما چقدر به پدر و مادرامون ضرر زدیم و خودمون خبر نداریم.

ناشناس گفت...

من می فهمم مامانت چه حالی داره!!! یادته چیکار می کردی وقتی شعرامو برات می خوندم؟
نارسیس

گیس طلا گفت...

ای بابا منکه شنونده خوبی بودم واسه شعرات خودت می گفتی که ...حالا بعضی وقتا خنده ام می گرفت ..فقط

Mitra گفت...

می خوام فضولی کنم و بگم که این مادرک گفتن تان دیگه چه صیغه ایه؟
دقت کردین که برای خواهراتون فقط کوچیکه رو خواهرک می نامید؟
مادر، که بزرگ و کوچیک نداره!و خب به لحاظ اون یکی دلیل هم باز برای مادر اصلا یه جوریه :))
نگین نه که نمی پذیرم

ناشناس گفت...

خدائیش به جز ف.خ که هیچ وقت نمی گذاشت براش شعر بخونم چون خودش هم شاعر بود!!! همه به من گوش می دادن...تو که از همه بهتر گوش می دادی ... حالا غصه نخور دوباره میام یه عالمه شعر دارم برات می خونم :))))
ولی راسی از وختی عاشق شدم چشمه شعرم خوشکیدس! می باس قیدی این عشق آ عاشقی را بزنم انگار!!!

سمیه گفت...

من به عنوان یک شیرازی ناب بابت نشر این لهجه زیبا تشکر صمیمانه عرض کرده و برایتان روزهای خوشی را آرزومندم .مااااااااااچ
خیلی خوشمزه مینویسی

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...